واکنش محمود خوردبین به جدایی ستاره‌ های پرسپولیس / از هواداران می خواهم صبر کنند

به گزارش سایت پیشکسوتان پرسپولیس ، محمود خوردبین، پیشکسوت پرسپولیس، به جدایی چند ستاره این تیم و وضعیت نقل و انتقالات سرخ‌ها واکنش نشان داد. هواداران پرسپولیس با نزدیک شدن به هفته‌های پایانی نقل و انتقالات نگران وضعیت تیمشان هستند، اما خوردبین دیدگاه دیگری دارد.

گلایه هواداران پرسپولیس در خصوص جدایی ستاره‌ها

محمود خوردبین درباره نگرانی هواداران از جدایی ستاره‌ها گفت:

"اولا مهم‌ترین ستاره خود پرسپولیس است و ضمنا هیچ مدیرعاملی دلش نمی‌خواهد تیمش بد بسته شود. آقای درویش به دنبال این است بهترین تیم را درست کند. برخی نفرات را از دست دادیم و این کار را سخت کرد، اما بنده که در جریان اتفاقات باشگاه هستم، قول می‌دهم که تیم خوبی درست شود و در لیگ آینده پرسپولیس قدرتمندی را ببینیم."

نظر خوردبین درباره جدایی چند ستاره پرسپولیس

وی افزود:

"می‌توانستند کمتر پول بگیرند و به خاطر مردم بمانند. این‌ها هر چه دارند از طرفداران است. برای اینها آرزوی موفقیت می‌کنم اما تاریخ این باشگاه نشان داده که ستاره‌ها می‌آیند و می‌روند اما پرسپولیس همیشه می‌ماند و می‌درخشد."

نگرانی هواداران

خوردبین در مورد نگرانی هواداران گفت:

"مردم از کجا می‌دانند مدیران باشگاه بازیکن نمی‌گیرند. اینها می‌خواهند در سکوت تیم خوبی ببندند، حتی بهتر از پارسال. هوادار حق دارد نگران تیمش باشد، اما من به عنوان یک پیشکسوت از آنها می‌خواهم کمی صبر داشته باشند و ببینند چه تیمی درست خواهد شد. شاید برخی بازیکنانی که مورد نظر هواداران هستند، اصلاً در برنامه‌های سرمربی ما جایی نداشته باشند. باید اجازه داد تیم بر اساس افکار سرمربی بسته شود."

درگذشت سعید راد

محمود خوردبین با ابراز تأسف از درگذشت سعید راد گفت:

"واقعاً حیف شد. بیشتر از ۵۰ سال رفیق بودیم. بهترین بولینگ‌باز بود. من نمی‌دانستم قهرمان بولینگ است. واقعاً خوب بازی می‌کرد. خب شما می‌دانید که پرسپولیس در ابتدا تیم بولینگ داشت. اولین روزی که وارد باشگاه پرسپولیس شدم، دیدم دارد بازی می‌کند. تعجب کردم. عالی بازی می‌کرد. اذیتش کردیم و خندیدیم ولی در بولینگ حریفش نمی‌شدیم. پرسپولیسی‌ترین هنرپیشه تاریخ ایران بود. تا آخرین روزهای قبل از بیماری‌اش پای ثابت بازی‌های پرسپولیس بود. یک رفیق خوب را از دست دادم. ما با هم زندگی کرده بودیم. هر وقت فرصت پیدا می‌شد با هم قرار می‌گذاشتیم و ناهار می‌خوردیم. به همین دلیل در مراسم او نتوانستم جلوی اشک‌های خودم را بگیرم."