به گزارش سایت پیشکسوتان کهن پرسپولیس، دوم بهمن ماه 1394 ، خبری که از آن واهمه داشتیم منتشر شد و همایون بهزادی پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری ، جان به جان آفرین تقدیم کرد و دل پر دردش آرام گرفت.

او که در میان اهالی فوتبال به «عمو» شهره شده بود به ویژه در دوران بازیگری به معنای واقعی یک انسان و فوتبالیست خاص بود. از آنها که در هر دوره‌ای فوتبالیست می‌شد می‌توانست محبوب‌ترین و پرطرفدارترین باشد. با ویژگی‌هایی که او را متفاوت از همتایانش می‌کرد.

همایون بهزادی اصالتی مازندرانی داشت ولی به خاطر نظامی بودن پدرش و ماموریت او در لرستان در 14 دی ماه سال 1320 در خرم‌آباد به دنیا آمد. چند سال بعد از آن بود که خانواده بهزادی به تهران آمدند.

فوتبال برای او از همان 12 سالگی جدی شد وقتی که به تیم کودکان شاهین رفت. بهزادی از همان کودکی خاص بود چه در فوتبال و چه در رفتاری که داشت.

داستان برخورد عباس اکرامی با او بسیار مشهور است. همایون بهزادی برای تمرین تیم شاهین، از درس و مدرسه زده بود و رئیس بزرگ باشگاه شاهین که آن زمان سرمربی تیم بود با او برخورد تندی کرد.

تنوع فوتبال در کنار ظرفیت روانی بالا باعث شد این شانس را داشته باشد که در 18 سالگی تیم ملی را تجربه کند، اما خانواده مخالفت می‌کند تا او از درس باز نماند.

 

*فوتبالیست خاص با گل‌های خاص

در آن روزگاران، تیم‌های ملی مثل این روزها بازی‌های پیاپی نداشتند. تیم ملی ایران عملا بعد از سال 1338 تا مدت‌ها برنامه‌ای نداشت تا سه سال بعد که همایون بهزادی بار دیگر دعوت می‌شود و این بار پیراهن تیم ملی را به تن می‌کند، در حالی که 21 سال هم نداشت. به همین سادگی سه سال از دست رفت. بعد از دعوت مجدد برای 10 سال این پیراهن را در اختیار داشت. اگر در این دوران بود، در بازی های ملی قطعا می‌توانست به خانواده صدتایی‌ها ملحق شود.

با این وجود او با پیراهن تیم ملی انبوهی از افتخارات فردی و عناوین را به خود اختصاص داد. در مورد همایون بهزادی باید گفت: او متخصص به ثمر رساندن گل‌هایی بود که یا تاریخ‌ساز شدند یا تاریخی. یک انسان خاص که فوتبالیستی خاص شد و گل‌هایی خاص زد. البته شعر خوانی‌های او نیز در میان آن ها که او را می شناسند شهره شد. او لیسانس ادبیات داشت و در این سال ها بسیار پیش می‌آمد که شرح حال خود و روزگار را از زبان شاعران نامی بیان می‌کرد.

 

*اولین المپیک ایران با آقای گلی بهزادی

اولین حضور فوتبال ایران در المپیک هم با درخشش او اتفاق افتاد. المپیک تابستانی توکیو 1964 و یک خط حمله متشکل از او، مرحوم حمید شیرزادگان و مرحوم پرویز دهداری که بلای جان حریفان شد. مثلثی از شاهین که با آقای گلی همایون بهزادی و قهرمانی ایران در مسابقات مقدماتی المپیک همراه شد. هر چند آنها به خاطر حمایت از تیم شاهین در مقابل اجحاف‌هایی که به آن می‌شد، در نهایت از حضور در آن المپیک بازماندند. این اولین بار بود که گل‌های او تاریخ‌ساز شدند.

چهار سال پس از صعود فوتبال ایران به المپیک، زمان آن رسیده بود که ایران اولین قهرمانی خود در جام ملت‌های آسیا را رقم بزند و باز هم نوبت به گل‌های همایون خان بهزادی بود. او باز هم آقای گل شد. هر بازی یک گل و یکی از حساس‌ترین و مهمترین گل‌های تاریخ فوتبال ایران در آخرین بازی و برابر اسراییل رقم خورد.

 

*ایران در آسمان با گل سرطلایی

ایران در بازی آخر به تساوی برابر رژیم اشغالگر قدس نیاز داشت تا قهرمان شود، اما همایون بهزادی روی نیمکت بود. او خود درباره آن روز چنین گفته بود: قبل از اسراییل با برمه بازی داشتیم. برمه آن روزها از قدرت‌های آسیا بود. آن بازی را سه بر یک بردیم. گل سوم را من زدم. همان روز مینیسک زانوی من پاره شد. بعد از آن باید برای جراحی می‌رفتم ولی قرار شد با تزریق آمپول تحمل کنم و روی نیمکت نشستم. 10 دقیقه از شروع نیمه دوم نگذشته بود که یک گل خوردیم. امجدیه دیگر روی هوا بود. می‌دانستیم مردم در خانه‌ها حالشان بد است. تمام ورزشگاه می‌خواست که من بازی کنم. محمود بیاتی دقیقه 60 من را به زمین فرستاد. آمپول زده بودم که بتوانم بازی کنم و دقیقه 75 بود که گل تساوی را زدیم. حریف دیگر نتوانست برگردد. 10 دقیقه بعد هم گل دوم را زدیم و قهرمان شدیم. در آن بازی به خاطر فشاری که روی پای دیگر خودم آوردم، مینیسک دیگری هم پاره شد.

او در این زمان دیگر جزو محبوب‌ترین بازیکنان ایران قرار گرفت. هر چند در سال 1350 بود که در نظر سنجی‌ها رسما این عنوان را به خود اختصاص داد و این قبل از آن بود که با تیم ملی ایران در سال 1972 مجددا قهرمان جام ملت‌های آسیا شود.

و اما سرطلایی فوتبال ایران پیش از همه این‌ها با پیراهن پرسپولیس شناخته می‌شود. در فروردین سال 1347 بود که او با پیراهن پرسپولیس در میادین دیده شد. شروع رسمی پرسپولیس که در یک بازی دوستانه برابر استقلال بود.

او بیش از 80 بازی رسمی برای پرسپولیس انجام داد ولی مجموع بازی‌های او با این پیراهن به بیش از 150 مسابقه رسید. بهزادی هر جا که می‌رفت به یک اسطوره تبدیل می‌شد.  او همای سعادتی بود که در آن سال‌ها روی شانه‌های فوتبال ایران نشست.

 

*بازی شش‌تایی شاهکار بزرگ او

بزرگترین شاهکار همایون بهزادی، دربی 6 تایی‌ها بود. برای 35 سال او تنها بازیکنی بود که در دربی بزرگ ایران و آسیا، هت تریک کرده بود. البته نقش او برای آن بازی خیلی بیش از به ثمر رساندن 3 گل بود.

آن تیم را همایون بهزادی تمرین داده و آماده کرده بود. پرسپولیس منتظر مربی جدید خود، آلن راجرز بود. شب قبل از بازی خود همایون بهزادی به فرودگاه رفته بود تا از طرف پرسپولیس از سرمربی جدید استقبال کند.

آن تیم کار او بود، آن هم در شرایطی خیلی خاص که تصور می‌شد حتی تساوی هم برای پرسپولیس نتیجه خوبی باشد. صفر ایرانپاک مصدوم بود. محمود خوردبین هم نبود. خود بهزادی هم از مصدومیت رنج می‌برد ولی در نهایت تاریخی‌ترین بازی تاریخ فوتبال باشگاهی ایران رقم خورد.

 

*فنی‌ترین سرزن تاریخ فوتبال آسیا

همایون بهزادی به آسمان که می‌پرید، دیرتر از هر کس دیگری پائین می‌آمد. بارها با خودم فکر کرده‌ام یک نفر با قد 176 سانتی متر چطور می‌تواند لقب سرطلایی را به خود اختصاص دهد و قطعا راز این جادو باید در عضلات پای او باشد.

در آن روزگاران یک روزنامه ترکیه‌ای، او را در کنار چهره‌هایی چون؛ دیس لاو، فرانتس پوشکاش و واوا برزیلی در زمره سرزنان برتر دنیای فوتبال قرار داده بود. همایون بهزادی بدون تردید فنی‌ترین سرزن تاریخ فوتبال ایران و آسیا است که با آن قد و قواره تبدیل به همایون سرطلایی شد. هر چند او به قدری شاخص و بزرگ بود که در ذهن همگان همیشه با قامتی بلندتر از این‌ها به نظر می‌رسید و می‌رسد.

 

*نقش اساسی بهزادی در محبوب‌ترین تیم مردم ایران

همایون خان، جزو چهره‌هایی بود که در شکل‌گیری پرسپولیس، جا افتادن و ریشه دواندن آن و تبدیل شدنش به محبوب‌ترین تیم مردم ایران، نقشی اساسی ایفا کرد. مردی که بی‌تردید با رفتن او بخشی از ناگفته‌ها و اسرار شفاهی فوتبال ایران برای همیشه از دسترس خارج شد. نام او در تالار مشاهیر فوتبال آسیا و در فهرست 10 نفر از فوتبالیست‌های افسانه‌ای قاره به ثبت رسید.

«عمو» البته بعد از دوران بازیگری به آن چه استحقاق و تونایی‌اش را داشت، دست پیدا نکرد. در بازی با استقلال در اردیبهشت سال 54 بود که برای آخرین بار در یک بازی رسمی در فهرست تیم پرسپولیس حاضر شد. او البته بازی نکرد ولی بعد از آن مسابقه بود که بعد از اطلاع از بعضی مسایل که به ان دربی مربوط می‌شد برای اعتراض به فدراسیون رفت ولی از او خواسته شد سکوت کند. او البته آرام نگرفت و بعد از آن بود که بهزادی کم‌کم کفش ها را آویزان کرد تا آبان همان سال که در یک بازی خداحافظی برگشت و پس از آن برای همیشه از دنیای بازیگری فوتبال رفت.

یادش گرامی و بزرگ باد.

نظرات کاربران

شما هم می توانید در مورد این خبر نظر بدهید

افزودن نظر جدید