به گزارش سایت شرکت پیشکسوتان کهن پرسپولیس، اگر به آرشیو خبرگزاری ها نگاه کنید شاید کمتر از یکی دو مصاحبه و آن هم کمتر از چند کلمه بتوان از شماره 10 چند فصل اخیر پرسپولیس پیدا کرد. بازیکنی که کم حرفی عجیب او و فرارش از گفت‌وگو برای تمامی اهالی رسانه جالب بود. او همانطور که بی‌سر و صدا در این تیم حاضر شد، در سکوت کامل از جمع سرخ‌پوشان جدا شد. بازیکنی که شماره 10 پرسپولیس را به مقصد انزلی و پشت سر گذاشتن خدمت سربازی از تن خارج کرد. اما او با صدایی بغض‌آلود در این گفت‌وگو، از انتظار و ثانیه‌شماری‌اش برای بازگشت می‌گوید و البته انگیزه‌ای که به دنبال نمایش موفق در ملوان است تا دل هواداران پرسپولیس برای او کاملا تنگ شود و در کنارش برای بازگشت چوب خط بیندازند و روزشماری کنند.  

اولین‌بار در شرایطی به پرسپوليس آمدی که شاید خیلی به‌عنوان ستاره بهت نگاه نمی‌شد اما خیلی زود تو تیم جا افتادی و در ادامه مهره تاثیرگذار تیم لقب گرفتی.
برای اومدن به پرسپولیس خیلی تلاش‌ کردم. درست می‌گویید و شاید روز اولی که به باشگاه پرسپولیس رفتم خیلی توجه زیادی نشد اما هدف‌های بزرگی تو ذهنم داشتم و می‌خواستم همه چیز را تغییر بدهم. به خودم اطمینان داشتم و می‌دانستم که می‌توانم اینکار را انجام بدهم برای همین فقط به تمرین و روز مسابقه فکر می‌کردم. امیدوارم هواداران هم در کل از شرایط و عملکردم در تیم رضایت داشته باشند.

از روزی که پیشنهاد پرسپوليس بهت شد بگو. البته مشکل هم داشتی و باشگاه پدیده رضایت‌نامه نمی‌داد و گفته شد یکی از کسانی بودی که مبلغ یک و نیم میلیارد برای دریافت رضایت‌نامه چک دادی. البته آن زمان یک و نیم عدد زیادی بود. چطور قبول کردی؟
خب من با شهر خودرو قرارداد داشتم و روزی که به آنجا رفتم فکر ‌می‌کنم یک هفته‌ی بعد آقا یحیی از شهر خودرو جدا شد و به پرسپولیس رفت. من شرایط خوبی حتی در آن یک‌هفته داشتم و‌ صحبتی که شد‌ می‌دانستم قرار است روزی به پرسپولیس بروم برای همین تلاشم را ‌خیلی بیشتر کردم. باشگاه شهر خودرو ۱ میلیارد و ۵۰۰ ملیون پول رضایت‌نامه می‌خواست و پرسپولیس این پول را آن موقع پرداخت نمی‌کرد و تنها کاری‌ که می‌توانسنم این بود ‌که از خودم چک دادم به مالک شهر خودرو. رضایت نامه‌ام را گرفتم و خب وقتی پیشنهاد پرسپولیس می‌آید باید چه کنید؟ واقعا برایم پول در این لحظه در اولویت نبود و فقط فکر می‌کردم باید چه کنم تا این قرارداد به سرانجام برسد. واقعا عاشق پرسپولیس بودم و تنها فکرم نهایی کردن آن بود.

وقتی به تیم آمدی که باید وارد لیگ قهرمانان می‌شد و شانس زیادی برای صعود نداشت. مشکل خروجی هم داشتی اما یحیی‌ اصرار داشت که هر طور شده برسی. نگران نبودی مشکلت حل نشود؟
بله شرایط خوبی نبود و ‌ما باید بازی‌های زیادی رو‌ برنده می‌شدیم تا صعود کنیم. اولین بازی من برای پرسپولیس در لیگ قهرمانان بود و توانستم بازی قابل قبولی تو ‌اولین بازی انجام بدهم. شرایط خروج از کشور قابل حل بود ولی یه سری روند اداری داشت. متاسفانه چون زمان نداشتیم شرایط سخت بود اما خوشبختانه در نهایت با کمک باشگاه و مدیران تیم این مشکل حل شد و تیم را همراهی کردم. واقعا از حسم بگویم؟ خیلی جذاب بود که همه چیز حل شده و می‌توانستم اینجا باشم.

و نشان دادی که چرا یحیی گل‌محمدی اینقدر اصرار داشت به این بازی‌ها برسی. از اون گل و حس و حالت بگو.
احساس فوق‌العاده‌ای بود برای آن گل و آن روز خیلی صبور بودم و‌ تلاش کردم و آقا یحیی لطف بزرگی در مسیر فوتبالی من داشت و من همه‌ی تلاشم را ‌می‌کردم که‌ جواب اعتماد آقا یحیی را به خوبی بدهم. خوشحالم که خیلی زود به اولین گل رسیدم و به تیم برای صعود کمک کردم. واقعا بازی در پرسپولیس سخت است و سخت‌تر اینکه باید اولین بازی‌هایت را در آسیا و در شرایط ناامیدی برای صعود انجام بدهی و تازه هواداران هم در کنارت نیستند. ما اما از این مرحله عبور کردیم و اتفاقات خوبی رقم خورد. هرچند ته آن چیزی نبود که برایش لحظه شماری می‌کردیم. اما در کل بد نبود و به امید اتفاقات بهتر برای پرسپولیس.

به‌عنوان هافبک دفاعی شاید پوشیدن پیرهن شماره ۱۰ عجیب بود. چرا این شماره پیرهن؟
بعد از اینکه لیگ قهرمانان ‌شروع لیگ من به فکر تغییر شماره بودم و هیچ کس شماره ۱۰‌ را نگرفته بود اون زمان به من پیشنهاد شد. من خیلی استقبال کردم چون بزرگان زیادی در پرسپولیس شماره ۱۰ را پوشیده بودند و می‌دانستم باید تمرکز و تلاش زیادی داشته باشم که لایق شماره ۱۰‌ پرسپولیس باشم. احساس غرور می‌کردم و از اینکه به من اعتماد شد واقعا خوشحال بودم.

رقابت را با کمال کامیابی‌نیا و نوراللهی شروع کردی و خیلی زود به جایی رسیدی که جای اصلی رو گرفتی. رقابت در پرسپوليس چطور بود؟
احمد و کمال مدت زیادی کنار هم بازی کرده بودند و می‌دانستم قرار گرفتن در قالب تیم با وجود این دو هم پستی سخته و رقابت سختی برای ما خواهد بود. ولی امیدوار بودم و با قدرت فقط تمرین می‌کردم که شرایط بازی کردن را پیدا ‌کنم. خب توانستم به ترکیب اصلی تیم برسم و این از تلاش برای رسیدن به این جایگاه هم سخت‌تر بود. شما همیشه باید در پرسپولیس بهترین باشید و این چیزی است که هواداران انتظار دارند.

رفته رفته در پرسپوليس به جایی رسیدی که هوادار بعد از پایان قراردادت برای تمدید آن لحظه‌شماری می‌کرد. و اون شیوه جالب برای حضور‌ در باشگاه و استایل و تیم خاص!
برای تمدید قرارداد از قبل صحبت شده بود و من به باشگاه گفته بودم بعد از اردوی تیم ملی در باشگاه حاضر خواهم شد. مگر می‌شود پرسپولیس برای تمدید صدایت کند و ناز کنی؟ واقعا هیچ مشکلی نبود و در اولین فرصت در باشگاه حاضر شدم. هیچ کس نمی‌دانست قرار است با آن شرایط به باشگاه بروم ولی دوست داشتم متفاوت‌تر از همیشه برای تمدید آنجا باشم. می‌دونی؟ خب قراره اتفاق بزرگی برایت بیفتد. یک حس فوق‌العاده داری و برای همین بهترین لباسم ‌‌را برای آن روز انتخاب کردم.

بحث سربازی‌ات همیشه مثل یه سایه ترسناک بالای سرت بود. چند بار به تیم ملی دعوت شدی تا این قضیه را رد کنی اما در نهایت نشد. از این شرایط بگو که باید به‌خاطر سربازی پیراهن پرسپوليس را در بیاری.
همیشه به آن فکر ‌می‌کردم‌ چون زیاد در مورد سربازی من صحبت شد و خیلی وقت‌ها هم تمرکزم را به‌هم زد. من تلاشم را برای دعوت به تیم ملی انجام دادم که بتوانم بیشتر در خدمت پرسپولیس باشم اما می‌دانستم روزی باید به خاطر سربازی جدا شوم و این روز فرا رسید و مسیری هست که باید خیلی قوی با آن روبه‌رو شوم. مشکلی نیست جز دوری پرسپولیس. جایی که برای حضور در آن تلاش و اتفاقات زیادی را پشت سر گذاشتم اما یک روز خیلی زود برمی‌گردم.
حالا درباره حست بعد از اخراج مقابل النصر و رونالدو بگو. خیلی فشار روی تو شکل گرفت.
کارت اول به‌خاطر شرایط بد چمن استادیوم آزادی بود. اون روز بدترین چمن استادیوم آزادی بود و در مورد‌ کارت دوم داور کمی سخت‌گیر بود. به نظرم فراموش کرده بود که من کارت دارم و شاید اگر در خاطرش بود کارت دوم و اخراج را نمی‌داد. من یک عذرخواهی از این بابت به هواداران بدهکارم و البته همیشه سعی کردم بهترین باشم چون همیشه خودم را یکی از آنهایی می‌دیدم که روی سکوها فریاد می‌زند یا بیرون در انتظار نتیجه گرفتن تیم است.

1981297

ولی این اتفاق را مقابل النصر با گرفتن اخراج زودهنگام از حریف در عربستان جبران کردی
بله، در آن بازی با اخراج بازیکن النصر‌ شرایط برای ما بهتر شد و از این بابت خوشحال بودم که توانستم در همان شرایط اشتباهم را جبران کنم. اما حیف شد برنده نشدیم. کار در آسیا واقعا سخت است. آنها به بهترین شکل تیم خود را تقویت می‌کنند.

وقتی سر تمرین رفتی هم‌تیمی‌هایت می‌گویند خیلی تلاش داشتی تا بغضت را نگه داری تا اشکت در نیاید.
آره. الان هم... (مصاحبه برای لحظاتی قطع می‌شود) واقعا حس بدی است. آنها از من خواستند تا گریه نکنم. ولی دل کندن از تیم و بچه‌ها برایم سخت بود. من روزهای خیلی خوبی کنار آنها و البته هواداران داشتم. دوست داشتم هواداران هم باشند. دلم برای آنها تنگ می‌شود. برای تیم در ادامه مسیر بهترین آرزوها را دارم. ترک رختکن پرسپولیس واقعا سخت است. اما این شرایط برای هر کسی ممکن است به شکلی پیش بیاید. واقعیت این است که دل کندن و خداحافظی خیلی سخت است. اما امیدواری بزرگ این است که قرار است دوباره در این رختکن حاضر شوم چون هنوز مدت زیادی از قراردادم با پرسپولیس باقی مانده است.

احساست نسبت به سربازی چیه؟ واقعا نگران نیستی؟ منظورم این است تقریبا یه سال از پرسپولیس و مسیر قهرمانی دور شوی. می‌شود سیاوش یزدانی و مرادمند رو‌ مثال زد که روزهای سختی رو پشت سر گذاشتند و از نظر روحی با این فشار کنار نیامدند.
اصلا نگران نیستم. به تیمی می‌روم که شرایطی خیلی خوبی را دارد. اینجا هستم تا به تیم کمک کنم. باید این مسیر را به خوبی پشت سر بگذارم و با قدرت به پرسپولیس برگردم و ادامه‌ی قراردادم را با شرایط خوب دنبال کنم. شرایط ملوان با کادرفنی و‌ تیم مدیریتی خیلی خوب امیدوارکننده است. هیچ نگرانی وجود ندارد. باید این را در نظر گرفت که به تیمی با ریشه و اصالت می‌روم. تیمی که هوادارانش حسرت خیلی از تیم‌ها هستند و مسلما امیدوارم به آینده. به آینده امیدوارم و در کنار هم تلاش می‌کنیم تا اتفاقات خوبی در انزلی شکل دهیم. ملوان تیمی محبوب است و این بزرگترین مزیت است که نمی‌تواند شرایط سخت باشد. ملوان با هواداران پرشور و دوست داشتنی شرایط خوبی برای هر بازیکنی درست می‌کند و من همه‌ی تلاشم را برای خوشحال کردن آنها انجام می‌دهم و از آنها هم می‌خواهم حامی من باشند و کمک کنند تا در کنار هم بالاترین توان و انگیزه‌ام را به کار ببرم و این قول من است که حتی بیشتر از دوران پرسپولیس توان و انگیزه‌ام را به کار خواهم گرفت.

خیلی به استایلت اهمیت می‌دهی و تیپ‌های جالبی میزنی. نگران تراشیدن موهای سرت نیستی؟
بله چون برایم خیلی مهم است و واقعا برایم لذت‌بخش است که به تیپ و استایل برسم. درباره تراشیدن موها؟ چرا نگران باشم؟ اگر دقت کرده باشید موهایم را یک سالی هست که خودم کچل می‌کنم و فکر می‌کنم بیشتر به من می‌آید و مشکلی نیست و جذاب‌تر است!

رفتن تو همزمان شد با جدایی و پایان همکاری یحیی گل‌محمدی.
من همیشه از آقا یحیی بابت روزهای خوبی که برای من و باشگاه پرسپولیس رقم زد تشکر می‌کنم. فکر می‌کنم شرایط سختی را پشت سر گذاشت که تصمیم گرفت جدا شود. به نظرم بیشتر این تصمیم به‌خاطر انتظارش از این بود که از تیم و بچه‌ها حمایت شود و برآورده نمی‌شد. اما همیشه درهای پرسپولیس به روی آقا یحیی باز است و مطمئن هستم روزی دوباره برمی‌گردد و باز هم افتخارات زیادی برای باشگاه رقم خواهد زد. به شخصه همیشه افتخار می‌کنم که شاگرد مربی با شرف و انسانی بزرگ بودم و همیشه آرزوی سلامتی و موفقیت برای آقا یحیی دارم. در نهایت از هواداران پرسپولیس و مجموعه تیم تشکر می‌کنم بابت حمایتی‌ که از من داشتند. به زودی برمی‌گردم و کنار آنها خواهم بود. تا روزی که لباس ملوان را می‌پوشم با تمام وجود تلاش می‌کنم برای موفقیت تیم و‌خوشحالی هواداران و این قول را هم می‌دهم.

نظرات کاربران

شما هم می توانید در مورد این خبر نظر بدهید

افزودن نظر جدید